هم سلولی...
چقدر دانه پاشیدم....سیر بودی چه قدر شعر سرودم... چشم بستی چه قدر بیدار بودم...خواب بودی چه قدر بودم...نبودی چه قدر صبر کردم...دیر کردی چه قدر شانه بودم...سر نبودی چه قدر فریاد بودم...سکوت بودی چه قدر دیوانه بودم.....خندیدی چه قدر در زدم...باز نکردی چه قدر چه قدر حیف بودم ببخش ....اخه...من عاشقت بودم...نه فکر بد نکن مزاحم نبودم ببخشششششششششش
نظرات شما عزیزان:
❥.FAR.❤.HAN.❥ + شنبه 2 تير 1394
/ 6:12 /